English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mine row U ردیف مین در میدان مین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Jaldar U [نوعی طرح پاکستانی که در آن ردیف های لوزی شکل و هشت وجهی بصورت یک ردیف در میان بافته می شوند.]
terraced houses U خانههای در یک ردیف ردیف خانه ها
row marker U دستک نشانه ردیف مین علامت ردیف مین
compound wound generator U ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
grenade court U میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
high intensity magnetic field U میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ
lenz' law U جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
battlefield recovery U اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
closure minefield U میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
courses U میدان تیر میدان
coursed U میدان تیر میدان
course U میدان تیر میدان
ranked U ردیف
classing U ردیف
runs U ردیف
ranks U ردیف صف
rank U ردیف
ranks U ردیف
rank U ردیف صف
row U ردیف
ranked U ردیف صف
rowed U ردیف
wracked U ردیف
racked U ردیف
line U ردیف
lines U ردیف
deque U ردیف
wracks U ردیف
rack U ردیف
rows U ردیف
racks U ردیف
classes U ردیف
ranged U ردیف
tiers U ردیف
sequence U ردیف
sequences U ردیف
octachord U ردیف
column U ردیف
columns U ردیف
range U ردیف
tier U ردیف
classed U ردیف
class U ردیف
run U ردیف
ranges U ردیف
cue U ردیف
cues U ردیف
hasty breaching U نفوذ تعجیلی در میدان مین عبور تعجیلی از میدان مین رخنه تعجیلی
single line U ردیف مجزا
spooler U برنامه ردیف گر
range U سلسله ردیف
rows U ردیف مین
series U سلسله ردیف
ranged U سلسله ردیف
patterns U ردیف بندی
pattern U ردیف بندی
ranges U سلسله ردیف
hedgerow U ردیف خاربن
realigns U ردیف کردن
realigning U ردیف کردن
realigned U ردیف کردن
single file U یک ردیف ستون
realign U ردیف کردن
tierced U ردیف دار
single line U ردیف تکی
serially U بطور ردیف
seriated U ردیف شده
seriation U ردیف کردن
shaw U ردیف درختان
hedgerows U ردیف خاربن
tiers U ردیف شدن
successions U ردیف جانشینی
tiers U ردیف افقی
row U ردیف کردن
row U ردیف مین
succession U ردیف جانشینی
rowed U ردیف سطر
row U ردیف سطر
rowed U ردیف کردن
rowed U ردیف مین
colonnades U ردیف ستون
filed U ردیف صف به صف کردن
lance corporal U هم ردیف سرجوخه
tiers U ردیف کردن
tiers U ردیف صندلی
tier U ردیف افقی
tier U ردیف شدن
tier U ردیف صندلی
in a row U ردیف شده
item number U شماره ردیف
tierced U ردیف شده
tier U ردیف کردن
colonnade U ردیف ستون
file number U شماره ردیف
string U ردیف سلسله
file U ردیف صف به صف کردن
aligned U ردیف کردن
align U ردیف کردن
aligning U ردیف کردن
aligns U ردیف کردن
clavier U ردیف مضراب
clavier U ردیف جا انگشتی
rows U ردیف کردن
rows U ردیف سطر
aline U ردیف شدن
hedgerow U ردیف بوتههای پرچین
tertial U سومین ردیف شاهپر
hedgerows U ردیف بوتههای پرچین
line-up U ردیف ایستادن تیم
rows U ردیف چند خانه
row U ردیف چند خانه
line up U ردیف ایستادن تیم
second defendant U متهم ردیف دوم
eleven punch U سوراخ ردیف یازدهم
monopteral U دارای یک ردیف ستون
line-ups U ردیف ایستادن تیم
rowed U ردیف چند خانه
hypen ladder U ردیف خطوط تیره
dress circle U صندلیهای ردیف جلوتماشاخانه
colonnade U ردیف ستون ایوان ستوندار
rivet gage U فاصله بین دو ردیف پرچ
corvette U رزمناوی که یک ردیف توپ دارد
colonnades U ردیف ستون ایوان ستوندار
colonnades U ستون بندی ردیف درخت
straight f. U پنج برگ ردیف ویکرنگ
terrace U ردیف خانههای بهم پیوسته
bat around U توپ زدن به نوبت در یک ردیف
colonnade U ستون بندی ردیف درخت
stacks U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacked U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stack U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
onside U در ردیف یا پشت سر توپدار بودن
key-couse U [بیش از یک ردیف سنگ سر طاق]
print spooling progarm U برنامه ردیف کننده چاپ
align U دریک ردیف قرار گرفتن
unclassified U در ردیف بخصوصی قرار نگرفته
aligned U دریک ردیف قرار گرفتن
aligning U دریک ردیف قرار گرفتن
aligns U دریک ردیف قرار گرفتن
terraces U ردیف خانههای بهم پیوسته
coffer-dam U [مانع موقت آب بین دو ردیف شمعها]
corbel-table U [ردیف هایی از قوس های پیشکرده]
lagomorphic U وابسته به پستانداران جونده دو ردیف دندانی
lagomorphous U وابسته به پستانداران جونده دو ردیف دندانی
quart major U ردیف تک خال وشاه وبی بی وسرباز
quinquereme U یکجورکرجی که پنج ردیف پاروزن داشت
peristyle U ردیف ستونهای اطراف ایوان یا حیاط
hypostyle U دارای سقف مبتنی بر ردیف ستون
hamatum U استخوان چنگکی ردیف دوم مچ دست پستانداران
beadings U تزیینی مرکب از دانهیا گویچههای ردیف شده
beading U تزیینی مرکب از دانهیا گویچههای ردیف شده
column U ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
columns U ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
footlights U ردیف چراغهای جلو صحنه نمایش ومانند ان
variable stator U توربین گازی با چند ردیف تیغه استاتور
peristome U ردیف دندانههای کوچک درپیرامون دهانه خزه ها
square leg U محل بازیگر در ردیف توپزن وکمی دور از او
amphistylar U دارای دو ردیف ستون درطرفین یا در جلو و عقب ساختمان
the taxis are on their rank U اتومبیلهای کرایهای درایستگاه خود ردیف ایستاده اند
wing forward U هریک از دومهاجم بیرون ردیف دوم یاسوم در تجمع
row U [ردیف بافت در عرض فرش که گاه به آن رجشمار نیز می گویند.]
crinkum U دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
vee engine U موتور پیستونی که سیلندرهای ان در یک ردیف و بصورت مایل به یکدیگرقرار گرفته اند
frequency U تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
crankum U دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
v engine U موتور پیستونی که سیلندرهای ان در دو ردیف مایل بشکل 7 قرار گرفته اند
frequencies U تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
crankle U دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
Crinkle U دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
bookend U تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
bookends U تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
dual U استاندار بستههای مدار مجتمع با استفاده از دو ردیف موازی از سوزنهای متصل در امتداد لبه
broad arrow engine U موتور پیستونی با سه ردیف سیلندر که با زاویه کمتر از09 درجه نسبت به یکدیگرقرارگرفته اند
assembly line U دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
assembly lines U دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
x engine U موتور پیستونی با چهار ردیف سیلندر که از نمای روبروبصورت ایکس قرار گرفته اند
field U میدان
line bay U میدان خط
domains U میدان
domain U میدان
arena U میدان
space U میدان
open space U میدان
line of force U خط میدان
field line U خط میدان
reach U میدان
reached U میدان
reaches U میدان
forums U میدان
forum U میدان
arenas U میدان
reaching U میدان
fielded U میدان
agora U میدان
fields U میدان
spaces U میدان
placing U میدان
frontages U میدان
plaza U میدان
scope U میدان
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com